نقش خانواده های همسران پس از تولد فرزند

نقش خانواده های همسران پس از تولد فرزند

نقش خانواده های همسران پس از تولد فرزند

نقش خانواده های همسران پس از تولد فرزند، موضوع بسیار جدی است.

یکی از تجربه های منفی همسران از زندگی مشترک به نوع دخالت خانواده ها پس از تولد فررزندشان بر می گردد.

مخاطب این مقاله کیست؟

زوجهای جوان که قصد فرزنددار شدن دارند؛

زوجهایی که به دنبال دخالتهای خانوادگی، روابطشان متشنج است.

نقش خانواده های همسران پس از تولد فرزند

زایمان که می شود همه خوشحال و هیجان زده هستیم از تولد فرزند!

همه ی ذوق و هیجانهای تولد یک طرف، مدیریت واکنشهای خانواده ها به خصوص خانواده شوهر یک طرف! 

پنج سال بعد، سهم قابل توجهی از خاطرات تلخ یک زوج می تواند نحوه برخورد خانواده شوهر باشد

که به وقتش توسط شوهر حمایت و مدیریت نشده است و اکنون به یاد آورده می شود و مردها شاکی هستند که چرا گذشته یادآوری می شود.

اولین خطر، افسردگی پس از زایمان است که موجب تداعی مشکلات گذشته می شود. 

دوم اینکه، این خصلتِ گذشته نگر بودن در خانم ها رایج است

و معانی مختلفی دارد، گاهی نشانه هایی از مشکلات که اکنون وجود دارد به حوادث گذشته پیوند می خورد

و دنبال همدلی از سوی همسر و راه حل می گردند.

اما برگردیم به موضوع فوق!

زوجهای جوان، پس از تولد فرزند برای چه مشکلاتی باید خود را آماده کنند؟

بهترین همراه و مونس برای یک زن پس از زایمان، خانواده خود، به خصوص مادرش است. 

گاهی مردها فکر می کنند که مادر، مادر است پس حالا که خانم دسترسی به مادرش را ندارد، چه فرقی می کند مگر مادرم چه کم از مادر او دارد!؟

-این اولین اشتباه در اکثر موارد است( نه همه)

همه خانمهایی که این متن را می خوانند جملات تیز و تلخ مادرشوهر را بارها شنیده اند: 

ماشاالله عروسم با این سینه های بزرگ، نمی تونه شیر بده…..

سایزش کوچیکه برای همین نمی تونه به بچه شیر بده…

شما با این همه امکانات چی کم داری که نمی تونی شیر بدی…!

برای چی نتونی(احساس عدم درک حال و روز پس از زایمان توسط عروس)

معمولا چنین واکنشی زمانی اتفاق می افتد که شوهر در صحنه حضور ندارد.

برای همین باور این موضوع در ابتدا برای مردان سخت است. البته گاهی هم همه در صحنه حاضرند!

اما وقتی پای تجربه در میان نباشد، مردها متحیر می مانند به جای اینکه بخواهند یا بتوانند پاسخ حمایتی لازم بدهند.

برای همین است که آمادگی زوجهای جوان پیش از فرزنددار شدن،

در وهله نخست تنها از طریق مطالعه مطالبی مثل همین نوشته و مراجعه به مشاور خانواده تامین می شود.

 

پس ، 4 نکته:

-یادگیری نوع واکنش های حمایتی از سوی مردها، ضروری است.

-هیچ وقت همسرتان را با مادر شوهر در چنین شرایطی تنها نگذارید.

-رسیدگی اولیه پس از زایمان توسط خانواده همسر انجام شود.

-هیج وقت همسرتان را به عنوان یک زائو در این دوران تنها نگذارید.

نخستین تجربه از زایمان

اما، اگر زوج جوان، نخستین تجربه ی فرزنددار شدن را پشت سر می گذرانند چند نکته را باید خوب بدانند:

اولین تجربه با بی تجربگی و هراس همراه است. امکان دارد هر چه دیگران بگویند رویمان تاثیر بگذارد؛ 

اگر در مورد رنگ و روی نوزاد، کسی، نظری منفی دهد، همسرمان بهم می ریزد و در جستجوی قصد و عمدی در این برخورد می باشد.

اما، واکنش اطرافیان را ما نمی توانیم حذف کنیم، هر کسی چیزی می گوید، یکی می گوید چه قدر لاغره، چقدر وزنش کمه، دکتر نبردین؟

لزوما با قصدی همراه نیست اما تاثیر منفی خود را روی زائـو می گذارد. گاهی هم قصد و غرض وجود دارد!

و همین نگرش که یک خانم می گوید :

من در چنین شرایطی که زائو هستم و حالم دست خودم نیست، این چه حرفی است که می شنوم؟

همینطور که گفتم نمی توان واکنش دیگران را مهار کرد، یا دیگران را تغییر دهیم، ولی قطعا می توانیم ساکت نمانیم.

ساده ترین واکنشها آبی بر آتش همسرمان است. از کلام و زبان دریغ نکنیم و مثل مجسمه به تماشا نایستیم.

دخالت در تربیت، پس از مدتی از تولد!

حالا زمانی است که بزرگترها باز هم کار خود را می کنند: 

بذار من بچه رو بغل کنم، شما جوونا بلد نیستین، اصلا بذارین اینجا من خودم بزرگش کنم و ….

در حالی که همه این جمله ها صرفا “کم سوادی و دخالت” تلقی می شود فقط می تواند به اختلاف همسران دامن بزند.

در حالی که پدر و مادر جوان خود می بایست والدینی را تجربه کنند و بر مشکلات غلبه نمایند.

حساسیت ها در این دوران به اوج خود می رسد.

اغلب در اثر بی تجربگی همسران مرتکب خطاهایی می شوند ضروری است که از مشاوره خانواده در این دوران استفاده شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *