کاربرد مشاوره خانواده
به چهار دلیل کاربرد مشاوره خانواده توجیه می شود و حضور یک مشاور خانواده در بررسی مشکلات اعضای خانواده ضرورت می یابد.
تایید
خانواده درمانگر نشان می دهد که احساسات و عقاید تک تک اعضای خانواده را می فهمد و قبول دارد.
یک درمانگر با این کار این افکار و عقاید را محترم می شمارد
و تلاش می کند تا هنگام صحبت کردن با اعضای خانواده، روی نکات مثبت دست بگذارد.
چهارچوب بندی دوباره
خانواده درمانگر به اعضای خانواده کمک می کند مشکل یکدیگر را مشکل کل خانواده بدانند.
در این فن، به عنوان مثال، مشکلا ت پسر نوجوان بزهکار به نحوی دوباره چهارچوب بندی می شود
که اعضای خانواده در رفع مشکلاتش مشارکت کنند(کسی ساز خود را نزدد)
مثلا اعضای خانواده برای رفع بی توجهی پدر به پسر یا اختلاف زن و شوهر دخالت می کنند.
تغییر ساختاری
یک مشاور خانواده باتجربه به ائتلاف های درون خانواده ساخت مجدد می دهد.
او در مورد ائتلاف مادر-پسر توصیه می کند که پدر نقش تربیتی قوی تری بازی کند تا فشار مادر کمتر شود.
البته برای قبولاندن این توصیه ی به ظاهر ساده، مشاور خانواده باید ترفندی به کار بگیرید و انتقال دهنده اهمیت موضوع باشد.
مثلث زدایی
در برخی خانواده ها، یک عضو، سپر بلای دو عضو دیگر که با هم اختلاف دارند
ولی وانمود می کنند با هم اختلاف ندارند، می شود.
برای مثال، در مثلث پدر و مادر و یکی از فرزندان، پدر و مادر اصرار می ورزند که زندگی مشترک خوبی دارند
اما در مورد تربیت فرزندان شان با هم اختلاف دارند.
خانواده درمانگر در چنین مواقعی، با معطوف کردن توجه زن و شوهر به اختلافات خودشان، نه اخلاف شان بر سر تربیت فرزند، آنان را از این مخمصه یا مثلث بیرون می کشد.
بنابراین یک مشاور خوب خانواده، البته مثل سایر روانشناسان، کارش این است که به غیر از گوش دادن به اعضای خانواده، به نقش اعضا توجه کند.