امید به فردا

امید به فردا

امید به فردا

امید به فردا ، به شرط رفتار درست امروز میسر است؛ مسئولیت پذیری شرط آن است با چاشنی وجدان و تعهد اخلاقی؛

عُمر بر اومیدِ فردا می‌رَوَد
غافلانه سویِ غوغا می‌رَوَد

روزگارِ خویش را امروز دان
بِنْگَرَش تا در چه سودا می‌رَوَد

غزل مولانا

امید به فردا، در سایه رفتار امروز ما معنا پیدا می کند.

اینکه من امروز هیچ کاری نکنم و امید داشته باشم فردا تغییری رخ دهد، رفتنی جاهلانه به سوی هیاهوی فردا است.
حواست به کارهایی که امروز می کنی و تاثیرش بر فردا باشد!

کمی احساس گناه و از خودگذشتگی به خرج دهیم نفعش برای همه ماست؛ خودمان و اعضای خانواده؛

ما آسوده باشیم، جامعه آسوده می شود.

از اضطراب عبور می کنیم، اما…!

ما رعایت نکنیم، به غیر از ایجاد زحمت برای آیندگان، تنش های بین فردی و خشونت بین فردی رواج می گیرد، چون هم را متهم می کنیم به بی مسولیتی!

ما همکاری نکنیم و توصیه های سلامتی را رعایت نکنیم و در آستانه سال نو به مسافرت برویم، پیش بینی می شود در آینده نزدیک به جای اضطراب، با موجی از افسردگی و احساس گناه ناشی از مبتلا شدن خود به بیماری و مبتلا کردن اطرافیان خود مواجه شویم.

شاید اضطراب را بشود در زمان کوتاهی درمان کرد؛

اما افسردگی ناشی از احساس گناه را نمی شود به سرعت درمان کرد و پیامدهای ناگوار بعدی آن را هم باید درنظر گرفت.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *