تفاوت های زن و مرد
تفاوت های زن و مرد در کلام و ارتباط همیشه مورد بحث بوده و در هر خانه ای مشاهده می شود.
در سالهای نخست زندگی و ماه های اول رابطه نوعی از بحث و مشاجره را شاهد هستیم که با سالهای بعد فرق می کند.
طبیعی هست، چون در حال شناخت نحوه گفتگو، واکنشهای همدیگر و احساس های هم هستیم
بنابراین احتمالا به طور طبیعی بیشترین تبادل ارتباطی را داریم.
چیزی که پس از گذشت چند سال، شاید چند ماه از ازدواج تغییر می کند و یکی از اولین شکایت های خانمها آشکار می شود.
شایع ترین جمله ای که از زوج ها می شنویم این است که زن می گوید:
ما در طول روز حرفی با هم نمی زنیم و مرد پاسخ می دهد حرفی برای گفتن نداریم.
زن شکایت می کند آقای مشاور دوره نامزدی اینجوری نبود.
بله، درسته مردها موقتا قادرند برای به دست آوردن و پاسخ مثبت گرفتن از زن با حساسیت های احساسی دقیق تری رابطه برقرار کنند
اما پس از ازدواج، غالبا این بخش مغز مرد تعطیل می شود.
راه چاره این است که از همان حساسیت های احساسی باید استفاده کنند و خود را در این خصوص آموزش دهند.
البته برخی مردها به دلایل شغلی، تیپ شخصیتی، فرهنگ و آموزش های خانوادگی در این زمینه کلا ضعیف هستند
در ازدواج با این گروه حتما باید از مشاور کمک گرفت، یا اصلا پرهیز کرد.
به نظر می رسد ما مردها تنها برای بیان واقعیت، ارائه اطلاعات و راه حل صحبت می کنیم.
این موضوع، به هنگام برقراری ارتباط مشکلات فراوانی ایجاد می کند.
نیاز کلامی خانمها
صحبت زنان اقدامی به منظور پیوندجویی است.
و غافل هستیم که خانم ها با صحبت کردن احساس بهتری پیدا می کنند
و مرد برای شنیدن و وقت گذاشتن برای این موضوع باید خود را آماده کرده باشد.
خانم ها به این طریق حس می کنند که رابطه ای هست و جریان دارد؛
مردها تصوری دیگری هم از صحبت های همسرشان دارند
و آن این است که باید راهکاری بدن برای همین گاهی مرتب وسط حرف می پرند.
حتی احساس می کنند که زن ها اشتباه می کنند، اشتباه متوجه شده اند
به خاطر همین در مشاجرات از طرف مردها متهم می شوند به توهم داشتن، بدبین بودن، بیش از حد ریز و دقیق بودن و خانم ها هم شاکی هستند که تو به من توجه نداری، تو اصلا این چیزا رو نمی فهمی
درسته خانم ها جزئیاتی می بیینند که ما مردها نمی بینیم، آنها در روابط خود در جمع فامیل اشاره ها و رفتارهایی از خانم های فامیل می بینند و در مورد آن مایلند صحبت کنند که ما مردها متوجه آن جزئیات نمی شویم.
به نظر می رسد که هم گوش شنوای مردها باید کار کند و هم زن ها آستانه تحمل شنوایی مرد را در نظر بگیرند و به طور یکنواخت و طولانی صحبت نکنند.