چرا مشاجره های همسران حل نمی شود؟
به راستی چرا مشاجره های همسران حل نمی شود؟
یکی از علتهای رایج این است که پیام را واضح نمی فرستیم. یا اصلا پیامی نمی دهیم بلکه یک جمله ی کلی و مبهم بیان می کنیم.
صفتهای کلی مثل “بهت اعتماد ندارم” را در ابراز ناراحتی های خود به کار نبرید!
چون شفاف نیست و بیان کننده ی حرف و پیام واضح شما نیست!
پس ممکن است پاسخهایی از این قبیل را بشنوید:
من دیگه باید چی کار کنم تا اعتمادت جلب بشه!؟
مگه چی کار کردم…؟
و از این قبیل
همیشه فکر کنید وقتی می خواهید چنین جمله ای بیان کنید یقینا جزییاتی در آن پنهان است.
مثل “چون یک بار یا دو بار در فلان موقعیت با فلانی چنین رفتاری ازت دیدم و این باعث شد فکر کنم….
و در نتیجه احساسِ….تجربه کردم ممکنه دیگه تکرار نکنی؟
یا (در سطحی تخصصی) باید ببینیم چرا چندبار از تو سر می زنه نیاز به یک متخصص هست علت رو به ما بگه!
شما با این طرز بیان خیال خودتان را راحت می کنید چون آنچه در دلتان بوده را به صراحت گفتید
در حالی که پیام اول مبهم و هنوز حرفهای ناگفته وجود داره
جمله اول باعث میشه همسر/پارتنر/همکار یا دوست شما بپره وسط بحث و با گفتن “اینکه من دیگه چی کار باید بکنم…”
و از این قبیل مجال ادامه بحث رو از شما بگیره
پس مشاجره پیش می آید.
و حتی نفر مقابل شما عصبی می شود.
هیجان و تداوم مشاجره
در ادامه به علت عصبی شدن یا احتمال واکنش بدتری وجود دارد یا احتمال دادن یک در برچسب مثل “عصبی”، “روانی”
چون همه ما از برچسبها خوشمان نمی آید. پس باز واکنشها شدیدتر می شود.
حتی وقتی که شما توهینی می کنید در دل این توهین کلی حرف برای گفتن هست. شما قصدتان توهین نبوده.
جزئیاتی را می خواستید بگویید و به جای آن به دلیل شدت هیجان ناراحتی، ناسزا گفته اید.
در مطالب قبلی همین سایت در مورد کاهش شدت هیجان صحبت کردیم، باید تمرین کنید، خود را از موقعیت کمی دور کنید.
شیوه ای از بیان همسر که موجب بهم ریختن شما می شود باید اصلاح شود، به هر حال تغییرات زیادی لازم است تا ما برانگیختگی مان کنتزل شده باشد.
لطفا
تمرین کنیم سهم خودمان را از رابطه درست اجرا کنیم.