با ذهن و احساس ما چه می کنند؟

با ذهن و احساس ما چه می کنند؟

با ذهن و احساس ما چه می کنند؟

با ذهن و احساس ما چه می کنند؟

این آرزوست یا افتخار، که ما را به تشویق بی امان وا می دارد!!؟

این “خود نبودن” یا “آرزویِ جای دیگری بودن” است که اشک را به چشمان ما می آورد!؟

این ساده لوحی و تاثیرپذیری است یا واقعیت!؟

به ما چه نشان می دهند!؟

چی باعث می شود که یک “شخصیت مطرح یا معروف” وقتی از فقر و تبعیض حرف می زند به دل نشیند؟

این لزوما در مورد همه آنها صدق نمی کند.

چی باعث می شود وقتی یک ” شخصیت مطرح یا معروف ” طوری حرف بزند با بیانی خوب بدون تپق، تشویق مکرر حضار را به دنبال دارد؟

این لزوما در مورد همه صدق نمی کند.

چی باعث می شود دهانِ همه در چنین موقعیتی باز بماند؟

هیچی؛

هیچ خبری نیست.

کسی که خوب می داند، اینقدر هیستریک(نمایشی) رفتار نمی کند.

البته تاییدهای مداوم اطرافیان، اعتماد به نفس را چنان کاذب بالا می برد که فکر می کنیم چه خبر است.

حق داریم.

کسی که زبان خوبی دارد، لزوما خبری نیست جز های و هوی؛

مردم شما باور نکنید، مردم شما باید به تشخیص خوب برسید که وقتی کسی در کلام ، در زبان بدن در هر چه که به زبان می آورد، افراط می کند، یک جای کار می لنگد.

کار خاصی نیاز نیست بکنید، فقط جو گیر نشوید.

هیچ خبری نیست.

او فقط یاد گرفته به دیگرات فرصت حرف زدن ندهد.

البته فن بیانش هم خوب است دیگر.

او فقط یاد گرفته بزرگتر از خودش را با عزیزترین کلمات صدا کند، گویی که چاخان را خوب بلد است.

این اعتماد به نفس نیست.

این عزت نفس نیست.

این پر رویی است.

این اشتهای روانی سیری ناپذیر است برای خود را نشان دادن.

و چون به شدت جذاب خود را نشان می دهند، به شدت دلربا هستند طوری که آنقدر طرفدار دارند که فقط می شوند مجموعه از این ویژگیهای کاذب!

فقط با اینها در نیفتید!!

والسلام

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *