رنج کشیدن را انتخاب می کنیم

رنج کشیدن را انتخاب می کنیم

رنج کشیدن را انتخاب می کنیم

اینجاست که می گوییم رنج کشیدن را انتخاب می کنیم.

بچه ها از سنی به بعد که غالبا منظور سنی است که مرحله ی جدیدی از اجتماعی شدن را آغاز می کنند یعنی حول و حوش ۲۰ سالگی و شاید در برخی زودتر وارد مرحله ای می شوند که خود تصمیم گیرنده هستند
تصمیم می گیرند چطور با پدر، دوست یا شریک کاری، تعامل کنند.
ما می توانیم در مورد “راه بهتر” فقط نظر بدهیم
مثلا تو دفعه قبل پولتو از پدر نگرفتی باز می خواهی برای پدرت کار کنی؟

از جایی به بعد تصمیم با اوست

اینکه ما یاد این بیفتیم که همین پدر در حق منِ همسرش هم چنین رفتاری کرده، یعنی ساختن “رنج مضاعف” برای خودمان، در جایی که موضوع به فرزند مربوط است.
معنی اش این است که  غالباً ما خودمان را به شدت در موضوعهای رنج آور قاطی می کنیم، حالمان بد می شود و احساس قربانی بودن دست می دهد در حالی که توصیه می شود با کمک متخصص روانشناس تکلیف این رنجها را مشخص کنید.

کمتر غصه بخوریم از طریق:

مرزبندی بین مشکلات و مسئولیتهای فردی اطرافیان مان

تذکر:
این موضوع در خصوص مثالهایی است که زدیم

و در مورد بحرانهایی مثل اعتیاد فررندان و خودکشی، یا سایر کارهای پر ریسک فرزندان نمی شود.

ما انتخاب می کنیم

با توضیح فوق به این نتیجه می رسیم که ما انتخاب می کنیم رنج بکشیم یا نه!

یا اینکه چقدر و بر سر چه چیزی رنج بکشیم.

بسیاری از مراجعان به هر چیزی که می رسند رنج آن را می کشند.

و خود را در این مسیر شدیداً فرسوده می کنند.

و پس از مدتها احساس می کنند فقط یک قربانی بوده اند.

و در قربانی بودن هم رنج می کشند.

برای همین توصیه می شود حتما چنین احساسها و نگرشهایی را با یک روانشناس در میان بگذارند.

چنین افرادی می توانند این قابلیت را در خود ایجاد کنند که نوع نگاه خود را در مورد رنج کشیدن تغییر دهند.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *