بهترین ازدواج از دید روانشناسی
بهترین ازدواج از دید روانشناسی ازدواجی است که در آن وضعیت چهار نیاز همسران به شکل زیر باشد:
نیاز به بقا در زن و مرد: متوسط
نیاز به عشق و احساس تعلق: زیاد
نیاز به قدرت و آزادی: کم
نیاز به تفریح: زیاد
هرگونه انحراف از این الگو، به مذاکره و دریافت خدمات مشاوره نیاز دارد.
هرچه اختلاف و تفاوت بیشتر باشد مذاکره بیشتری می طلبد و البته تفاوتهای بسیار زیاد، احتمال شکست در رابطه را بالا می برد.
و به تجربه بین مراجعان دیده شده کسانی که نیاز به تفریح شان بسیار متفاوت است چالش هایی را تجربه می کنند.
در مواردی که نیاز به تفریح یکی بسیار زیاد و دیگری کم است وضعیت خسته کننده ای در رابطه ایجاد می شود.
در نتیجه سطح رضایت زناشویی تحت تاثیر قرار می گیرد.
برخی به استناد آموزشهای روانشناسی و مکتب ویلیام گلسر بر این باورند که برخی تفاوتها با مذاکره حل می شود.
مثل تفاوت در نیاز به تفریح؛ درست است.
اما در عمل همیشه امکان پذیر نیست دست کم در این جامعه.
و البته همانطور که اشاره کردم اگر تفاوتها شدیدا بالا باشد، شاید خدمات مشاوره با هدف برقراری تفاهم کارساز نباشد.
با این وجود وضعیتش بهتر از “نیاز به قدرت” است.
نیاز به قدرت
در نیاز به قدرت، اگر همسران به شدت نمره ی بالایی داشته باشند به زحمت می توان آنها را بر سر میز مذاکره نشاند.
زیرا هر کدام می خواهد بگوید من بهترم، تصمیمی که من می گیرم بهتر است،تو باید گوش بدی و … .
این اطلاعات، صرف نظر از اینکه قبلا ازدواج کرده باشید یا اکنون قصد ازدواج داشته باشید، می تواند تصویر روشنی از نقاطی در اختیار شما قرار دهد که متوجه شوید نسبت به همسر خود در چه جایگاهی قرار دارید.
آزمونهای شخصیت کمک موثری در شناخت تفاوتها و شباهتهای شخصیتی و نیازهای همسران می کند.