چه روابطی مناسب ازدواج نیست؟
پیش از ورود به روابط عاطفی باید بدانیم چه روابطی مناسب ازدواج نیست؟
دقیقا باید بدانیم از رابطه چه می خواهیم و بدانیم چه افرادی را برای رابطه انتخاب می کنیم.
رابطه ای که شما بیشتر عشق می ورزید.
در این رابطه شما بیشتر طرف مقابل خود را دوست دارید اما او هنوز از عشقش به شما مطمئن نیست.
شاید تصور می کنید باید در چنین وضعیتی آن قدر اصرار کنید تا او را جذب کنید در حالی که ریسک می کنید و ریسکی غیر منطقی.
شما به این روشی که پیش گرفته اید خود را در معرض آسیبِ عاطفی جدی قرار می دهید.
اگر با کسی آشنا شدید که پس از یکی دو هفته ملاقات و ارتباط او هنوز اعلام می کند از عشقش مطمئن نیست، ادامه دادن رابطه به صلاح نیست.
رابطه ای که شما کمتر عشق می ورزید.
خیلی اتفاق افتاده پس از برقراری ارتباط، یکی از طرفین کمتر عشق می ورزد.
معمولا علت این است که نفر مقابل بیش از حد عشق ورزی می کند.
شاید به این صورت ما را از عشقش مطمئن ساخته است.
از طرفی معمولا به ما مشاوران چنین پاسخ می دهند که در ابتدا فکر کردم عاشقش هستم و رابطه آغاز شد
اما پس از مدتی احساس کردم آنقدرها نمی توانم عشق بورزم.
رابطه ای که می خواهید طرف مقابل را نجات دهید.
یکی از اشتباه ترین نوع روابط، رابطه ای است که فکر می کنید یک بنده خدایی نیاز به کمک دارد
با کمک کردن وارد رابطه می شوید، اما دیگر نمی توانید بیرون بیایید و یا اصلا به نیت کمک وارد رابطه عاطفی می شوید.
بنابراین افرادی که برای “کمک شدن” انتخاب می شوند ممکن است درگیر بیماری، اعتیاد و یا ورشکستگی اقتصادی باشند
شما نقش منجی را برای آنها ایفا می کنید.
این رابطه برای هر دو یا یکی از طرفین به تدریج فرسایشی می شود
و سرانجام این روابط، مراجعه نزد روانشناس است و دیر یا زود باطری چنین روابطی خالی می شود و قابل شارژ هم نیست.
رابطه ای که به همسرتان به چشم الگو و معلم نگاه می کنید.
برخی جذب افرادی می شوند که نقش آموزش دهنده قوی دارند. جذب که چه عرض کنم، اصلا محو کمالات او می شوید.
نشانه اش این است که مرتب نزد دیگران از کمالات او می گویید.
در واقع شما شیفته می شوید، در او حل می شوید. او را نقد نمی کنید، دیگران اگر نقدی کنند شما عصبانی می شوید.
او را توانمند و با هوش می بینید. این شدت احساس از نامتعارف بودن رابطه حکایت می کند.
رابطه ای که به دلیل برخی ویژگیهای خاص ایجاد می شود.
یک استعداد خاص، یک ویژگی مثل رنگ چشم، رنگ مو، موقعیت خانوادگی، برابری تحصیلی، نوازندگی در ارکسترسمفونیک، افتخار شاگرد فلان استاد بودن و…
بسیار خطرناک است چون همین که ازدواج می کنید دیر یا زود این ویژگی رنگ می بازد و شما با اصل واقعیت وجودی نامزد یا همسرتان مواجه می شوید
رابطه ای که به دلیل مخالفت خانواده، تعمدا ایجاد و نگه داری می شود.
خانواده ها مخالف رابطه هستند، شما تلاشتان را کرده اید
اما راه به جایی نبردید، مدت طولانی از مخالفت خانواده ها می گذرد و شما تصمیم می گیرد حال که آنها کوتاه نمی آیند خودتان تصمیم می گیرد، با هم زندگی کنید.
ادامه دادن چنین روابطی بسیار خطرناک است.
باید علت مخالفت خانواده ها بررسی شود، گاه آنها حق دارند! پس لج نکنید و احساسی رفتار نکنید.
خیلیها لج می کنند و وقتی در آینده دچار مشکل می شوند نه راه پس دارند و نه راه پیش. نه می توانند به خانواده برگردند و نه در رابطه بمانند.
بعد نزد ما مشاوران می آیند و ما باید برایشان معجزه کنیم!
