تصمیم برای پایان دادن به رابطه

تصمیم برای پایان دادن به رابطه ، گاه به عنوان یکی از نفس گیر ترین تصمیم ها تلقی می شود.

در حال نوشتن این متن تصور می کنم چه قدر باید متنی پاسخگو و قانع کننده باشد تا بتواند نیاز افراد را جواب بدهد.

چون قرار است یک تصمیم مهم گرفته شود، یعنی جدایی از همسر

آدم ها در یک رابطه خانوادگی، دوستانه، عاطفی یا کاری ما باشند می توانند باعث شادی یا بدبختی ما شوند.

در هر رابطه ای چالش وجود دارد.

شاید گاهی احساس کنید می خواهید فلان فرد زندگی تان را رها کنید و بعد پشیمان شوید یا به طور کلی ندانید آیا باید رابطه را تمام کنید یا نه.

تصمیم به تمام کردن یک رابطه مهم  شاید تصمیم سختی باشد حتی وقتی رابطه پر از مشکل و تعارض و احساسات منفی است.

وقتی وسط تنش قرار دارید نمی دانید آیا رابطه درست می شود یا نه.

 1.وقتی از نظر هیجانی حال خوبی ندارید تصمیم نگیرید.

زیرا شدیدا احساساتی هستید و به جای اینکه کل رابطه را در نظر بگیرید، بر اساس احساسات لحظه ای تان تصمیم می گیرید.

وقتی هیجانی هستید حل مسئله سخت است.

در این لحظه که عمیقا درگیر هیجان های ناخوشایند هستید شاید مسئله غیرقابل حل و غیرقابل پذیرش به نظر برسد که در واقع اینطور نباشد.

 2- چرا می خواهید رابطه را تمام کنید؟

به دلایل تصمیم تان فکر کنید. تصمیم گیری فرایندی منطقی است پس با احساس سراغ آن نروید و حتما دلایل را یادداشت کنید.

هم موارد مثبت و هم موارد منفی رابطه را بنویسید تا تصویر واضح تر و جامع تری داشته باشید.

مراقب این خطای فکری باشید:”احساس می کنم باید تمامش کنم”.

شاید بر اساس حس و شم و شهودتان بدانید تصمیم درست چیست

اما تا منطقی فکر نکنید تصمیم درستی نخواهید گرفت.

چرا افراد به این نتیجه می رسند که طلاق راهکار نهایی است؟

زیرا ناامید شده اند از تغییر و بهتر شدن همسرشان؛

معمولا پرخاشگری، خشونت جسمی و خیانت مهم ترین دلایل درخواست طلاق خانمهای ایرانی است.

معمولا درست کردن روابطی که به سه دلیل فوق به جدایی رسیده، کار بسیار دشواری است تا حدی که طلاق بهترین راهکار تلقی می شود.

اما اگر در رابطه ناامنی هستید باید به این فکر کنید که چطور با کمترین آسیب رابطه را تمام کنید.

3-یا این رابطه در مجموع باعث بهبود زندگی شما شده یا برعکس جلوی رشد شما را گرفته است؟

گاهی عشق کافی نیست. افراد مهم زندگی باید مشوق شما باشند و از علایق و رشد شما حمایت کنند.

شاید به این نتیجه برسید که در رابطه ناسالمی هستید و عشق آنقدر زیاد است که نمی توانید جدایی را تصور کنید و این عشق ویرانگر است.

آشفتگی ای که چنین روابطی ایجاد می کنند شما را در بلند مدت از بین می برد و اثر بسیار منفی در زندگی می گذارد.

در چنین حالتی مشاوره بگیرید. چطور می توانید رابطه را تمام کنید؟برای پایان دادن به این رابطه به چه چیزی نیاز دارید؟

فراموش نکنید قرار نیست 5 سال بعد در همین نقطه ای که اکنون هستید، بمانید!

البته وقتی احساس و عشق زیاد است اما ماندن در رابطه منطقی نیست، قطعا جدایی یا سازگاری بعد از جدایی راحت نیست.

4-آیا انتظارات شما در یک رابطه بلند مدت واقع بینانه است؟

اگر انتظار دارید فرد مقابل شما بی نقص باشد یا همان عشق روزهای اول را در سال های بعد هم حفظ کند پس شاید لازم باشد انتظاراتتان را بازبینی کنید.

روابط عاطفی بلند مدت، نیاز به داشتن ارزش های مشترک، حمایت و مراقبت دارد.

گاهی صرف یک رابطه عاشقانه و پرشور برای بلند مدت کافی نیست.

اما شاید برخی با خود بگویند من که کمترین سطح عشق را هم تجربه نکردم.

قطعا از این جا به بعد، ماندن در رابطه اگر اصلاحی در آن نباشد، خطرناک است.

5-با تمام شدن رابطه، فکر می کنید چه چیزهایی را از دست خواهید داد؟  

پاسخ به این سوال را هم حتما بنویسید.

فراموش نکنید، نوشتن، شما را از تصمیمی صرفا احساسی دور می کند.

ضمن اینکه با خطرها آشنا می شوید و بهتر مدیریت و پیش بینی می کنید.