روان درمانی تحلیلی شخصیت
روان درمانی تحلیلی شخصیت بر پایه روانکاوی بنا نهاده شده است.
رفتارها، احساسات، افکار و به طور کلی تجربیات ما انسانها از منبعی خارج از آگاهی ما یا آنچه به آن توجه نداریم، از بستری که در ان زندگی می کنیم و همچنین از تعامل با ذهن های دیگرنشأت میگیرد.
تأثیر روی این دنیای تجربی توسط شیوه ها و ارتباطات درمانی که صرفأ ذهنی نباشند و از نظر عاطفی تأثیر گزار و عمیق باشند میسر می شود.
شکل گیری شخصیت
در ادامه ی بحث روان درمانی تحلیلی شخصیت ، باید بدانیم که شخصیت امروز ما متأثر از شخصیت و خویشتنی است که از زمان کودکی در ارتباط با محیط اطرافمان شکل پیدا کرده است.
از زمان کودکی ما راههایی را برای ایجاد و نگهداری ارتباط با پدر و مادر، خواهر و برادر، دوستان و همکلاسیها یادگرفته ایم و در ما درونی شده است.
اگر بخت با ما یار باشد خوبیها و بدیهایی که می بینیم همدلانه است و از پس خودمان بر می آِیم.
در غیر این صورت غولهایی جای آن را می گیرند به نام تنهایی، خشم، طرد، بی پناهی که اگر به داد آن نرسی دیر یا زود با گوشت و خونت آمیخته می شود.
این راه و روشها بر نگرش و طرز برخورد ما در زمان حال تأثیر بسزایی دارد که از بیشتر آنها به طور کاملاً هشیارانه آگاه نیستیم.
با کمک درمانگر ما کم کم متوجه این تجربیات میشویم و در مییابیم که چه اتفاقی برای ما افتاده است.
روان درمانی تحلیلی شخصیت به دنبال چه چیزی است؟
در روان درمانی تحلیلی شخصیت رابطه فرد با درمانگرش نقش مهمی در این نوع درمان ایفا میکند.
درمانگر محیط خصوصی، امن و همدلانهای را فراهم میکند که در آن الگوهای ناخودآگاه دنیای درون اجازه آشکار شدن مییابند.
مراجع کننده اساساً نیاز به همدلی و درک شدن دارد.
زیرا همین فقدان همدلی با نیازهای بنیادین بوده که اساس آسیب ساختاری را برایش رقم زده.
این محیطِ پاسخگو شرایطی را به وجود می آورد که الگوها و فقدانهای عاطفی دوباره زنده میشوند.
ولی این بار در تعامل با درمانگری همدل و در یک محیط امن، فرد به تجربیات جدیدی از خود و از دیگری می رسد و الگوهای تجربی جدید پیدا میکند؛
تجربیات و نگاهی که مناسب یک انسان بزرگسال است
نه الگوهای قدیمی و تکراری که مرتبط با آسیب پذیری، بیپناهی، و توانمندیهای روانی محدود کودکی ماست.
به این ترتیب، رواندرمانی تحلیلی شخصیت میتواند بالقوه موجب ساختار جدید در شخصیت و رشد عاطفی فرد شود.
البته باید توجه داشت که بهبودی پایدار به دنبال ایجاد تغییرات قطعی در درک هیجانی بیمار از خود حاصل می شود.
هنگامی که تغییر پایدار است مراجع کننده احساس های رهایی درونی می کند.
یعنی فرد احساس نمی کند که مجبور است به طریقی خاص رفتار کند
مثلا وقتی مورد تایید قرار نمی گیرد، مایوس شود یا احساس کند مجبور است جواب مثبت دهد.
بلکه احساس می کند جهت زندگی در دستان خودش است.
یعنی احساس می کند مانند گذشته مجبور نیست کارها را به شکل تحمیلی انجام دهد.
نکات مهم:
در پایان بحث روان درمانی تحلیلی شخصیت توجه به نکات زیر اهمیت دارد:
- این بهبود تدریجی است؛
- زمان بر است؛
- می بایست مراجع کننده اعتماد و احساس تعهد به درمانگر داشته باشد و البته تعهد درمانگر هم الزامی است.
- مراجع کننده پی گیر روند جلسات خود باشد.
- طبیعتاً روند جلسات مستلزم هزینه است و انتظار می رود مراجع کننده، خود آن را مدیریت کند.