پنج روش برای پایان دادن به دعوای زناشویی
دعوا با همسر، ناخوشایند ترین قسمت رابطه است و ما آرزو می کنیم هیچ وقت اتفاق نیفتند با این حال پنج روش برای پایان دادن به دعوای زناشویی پیشنهاد می دهیم.
در حین دعوا چه اتفاقی می افتد؟
صدا بالا می رود، نفر مقابل را متهم می کنیم، اصلا او آدم غیر منطقی می شود، یک لحظه هیجان در ما فوران می کند و…
با طعنه و کنایه صحبت نکنید.
با طعنه صحبت نکنید.
هدفت شما از بحث چه هست؟
از هیچ کسی نشنیده ام بگوید هدفم کتک زدن همسرم است!
اگر هم چنین کسی پیدا شود، وضعیت بسیار خطرناکی دارد.
بلکه شنیده ام می گویند هدفم این است که به همسرم بفهمانم راه و روشش اشتباه است.
خب، پس از این جا به بعد قواعد را لطفا رعایت کنید. کنایه شما را به مقصود نمی رساند.
اگر بگویید همسرم من را به اوج عصبانیت می رساند من شما را ارجاع می دهم به مطالب قدیمی تر سایت در مورد کنترل خشم و هیجان، اول آنها را بخوانید.
اگر توانستید خشم و هیجان را مهار کنید به این مطلب ادامه دهید. گفتیم کنایه شما را به مقصود نمی رساند.
اگر هدف نهایی شما نزدیک شدن به همسرتان است، پس “برنده شدن در بحث” یا ” حق داشتن” شما را به هدفتان نمی رساند.
این اصطلاح که “حق با کیه” را فراموش کنید. چون افراد گارد می گیرند و مکانیزم توجیه در ذهنشان به کار می افتد.
ضمنا کنایه ای که شما می زنید، هیجان را شعله ور می کند پس خود شما در خشم پیش قدم هستید.
کمی از موقعیت فاصله بگیرید.
همیشه فاصله گرفتن از موقعیت بحث یکی از گزینه های مطلوب بوده، به شرطی که همسران هر دو، همکاری کنند.
این فاصله گرفتن گاهی می تواند چند دقیقه و خیلی کوتاه باشد.
البته گاهی بد اجرا می شود. همسران با محکم کوبیدن پا بر زمین و به هم زدن در با صدای بلند، موقعیت را ترک می کنند
چنین رفتاری توصیه نمی شود.
اگر از یکی از همسران سر بزند، دیگری بهتر است با آرامش واکنش نشان دهد.
چون معمولا واکنش هایی مثل پا بر زمین کوبیدن، در را بهم زدن، دیگری را تحریک می کند.
تمرین کنید به جای هیجانهای ناخوشایند، اطلاعات موجود را انتقال دهید.
هیجانی شدن کار را سخت می کند.
ممکن است بگویید من اگر چه داد می زنم ولی حرفها را می زنم و آنچه که باید بگویم انتقال می دهم.
اما من می گویم، اشتباه می کنید، شدت هیجان اگر افزایش یابد، لزوما برای این انرژی که شما مصرف می کنید شنونده ای وجود ندارد.
پس اطلاعات را بدهید، آنچه که مشاهده کردید، ناراحت شدید و تصوری به ذهنتان خطور کرده، اینها را بیان کنید و در پایان انتظارات خود را
از بایدهای ذهنی دوری کنید.
دلیل اینکه ما به شدت هیجانی می شویم این است که در ذهنمان “بایدهایی” را می سازیم.
باید به حرفم گوش می داد
نباید جلو خانواده ام من را سرزنش می کرد
حق نداشت…
چطور به خودش اجازه چنین رفتاری را داد و….
این جملات را در ذهنتان مرور نکنید؛
چیزی بهتر نمی شود. تازه حق به جانب می شوید،
آستین بالا می زنید و برای گرفتن آنچه که تصور می کنید حق است، قیامت به پا می کنید.
به تن صدا، لحن دقت کنید.
صدای بلند، تمرکز را می گیرد کسی به اطلاعات شما دقت نمی کند.
از شما فاصله می گیرند. شما خیلی زود خودتان را تنها می یابید و بی یاور.
صدای بلند، صدای بلند به همراه می آورد، پس هیچ کدامتان شنونده نخواهید بود.
امیدوارم این پنج روش برای پایان دادن به دعوای زناشویی مفید باشد
در عین حال توجه شما را به دیگر مطالب در خصوص کنترل هیــجان چه در وبلاگ و چه در سایت جلب می کنم.