آیا پرخاشگری می تواند نشانه افسردگی باشد؟

سوال در این مقاله این است که آیا آیا پرخاشگری می تواند نشانه افسردگی باشد؟ فراموش نکنیم که خشم همیشه ریشه آشکاری ندارد و عوامل مختلف در آن دخیل است.

افسردگی، مانند بسیاری از بیماری های روانی، کلیشه ی نادرستی در فرهنگ عامه دارد و آن هق هق گریه کردن است، که درست نیست در واقع گریه همیشه، تنها نشانه افسردگی نیست.

در حالی که کتاب راهنمای تشخیصی و آماری (DSM) برای چندین دهه توصیفی از اختلالات افسردگی مختلف و انواع فرعی آنها ارائه کرده است، اما هنوز نتوانسته است به آنچه پزشکان با تجربه تشخیص می دهند توجه کند که در طول سال ها توسط محققان متعددی ارائه شده است (به عنوان مثال، روزنفلد، 1959; داتون و کاراکونتا، 2013؛ میروئیکس و همکاران، 2015؛ کراکوفسکی و نولان، 2017) پرخاشگری یکی از شاخصهای افسردگی است.

این امر به حدی رایج است که در سال 2001، محققی به نام ون پراگ، یک بررسی جدید تشخیصی افسردگی را بر اساس یکسری نشانه های زیستی در مورد بسیاری از افرادی که تمایل به پرخاشگری در هنگام افسردگی دارند را به شرح زیر پیشنهاد کرد.

افسردگی و پرخاشگری چگونه به هم مرتبط هستند؟

نوروشیمی

در پاسخ به این سوال که آیا پرخاشگری می تواند نشانه افسردگی باشد؟ در ابتدا می خواهیم به بحث نوروشیمی بپردازیم.

سطوح پایین‌تر سروتونین، یک ماده شیمیایی عصبی آرام‌بخش، «تنظیم‌کننده» یا «احساس خوب»، با دیسفوریا (خلق ناخوشایند) افسردگی مرتبط است.

بنابراین، به راحتی می توان دید که چگونه کمبود یک عامل پایدار خلق و خو و “تنظیم کننده کنترل تکانه” می تواند منجر به تحریک پذیری خشم و پرخاشگری شود.

دقت کنید که می گوییم تنظیم کننده کنترل تکانه!

حال فکر کنید ترشح سروتونین در اثر افسردگی کاهش یابد، چطور می تواند روی تکانه تاثیر بگذارد.

کنترل تکانه یعنی کنترل واکنشهای لحظه ای و هیجانی ما که اگر این کنترل اتفاق نیفتد می تواند به تصمیم گیری های پر خطری منجر شود.

همچنین مدتهاست که مشخص شده است که افسردگی با اختلالات در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) که بر هورمون ها حاکم است و به کنترل خلق و خو، پرخاشگری، خواب و اشتها کمک می کند، مرتبط است.

اگر تشخیص داده نـشود که پرخاشگری ممکن است نشانه افسردگی باشد، به احتمال زیاد درمان بر «مدیریت خشم» متمرکز خواهد شد، که این روش برخی از مهارت های مقابله ای را فراهم می کند اما نتیجه پایداری نخواهد داشت.

زیرا شبیه به قطع کردن یک علف هرز به جای بیرون کشیدن ریشه های آن است.

خشم، مانند علف هرز، دوباره رشد خواهد کرد، زیرا ریشه آن، افسردگی، ریشه کن نشده است.

خواب ضعیف

برخی افراد افسرده، افسردگیشان با بی خوابی همراه است که بی خوابی و تحریک پذیری/خشم را به هم مرتبط می کند.

اگر تا به حال با خواب بسیار ضعیف مواجه شده اید، متوجه می شوید که چگونه بی خوابی مزمن حتی به ناامیدی و کم حوصلگی می افزاید.

علاوه بر این، خواب ضعیف با افزایش واکنش آمیگدال همراه است (پراتر و همکاران؛ 2013؛ ساغیر و همکاران، 2018) آمیگدال فسمتی از دستگاه لیمبیک در مغز است و به هماهنگی پاسخهای احساسی کمک می کند.

اختلال در اشتها

افراد مبتلا به افسردگی معمولاً تغییرات اشتها را تجربه می کنند که اغلب به شکل کم خوردن است.

مغزها برای عملکرد به مقدار خاصی از گلوکز نیاز دارند و اگر غذای کافی برای حفظ عملکرد آن وارد نشود و کمبود گلوکز اتفاق بیفتد اضطراب و خشم طبیعی ترین واکنش می تواند باشد.

پس سطح پایین گلوکز را باید در پرخاشگری مدنظر قرار داد.

از آنجایی که تغذیه می تواند تأثیر زیادی بر سلامت روان داشته باشد، حتی توصیه مرکز مشاوره شرق تهران به درمانگران این هست که در تمام ارزیابی های خود در مورد عادات غذایی سؤال می کنند.

در مورد کسانی که برای کنترل خشم مراجعه می کنند، پرسیدن اینکه آیا دوره های طولانی نخوردن دارند یا نه، نقطه شروع خوبی است.

اگر چنین است، بررسی اینکه آیا خشم آنها با روزها یا ساعات روز با کاهش مصرف غذا مرتبط است یا خیر، شاید با استفاده از یک گزارش رفتاری، می تواند مفید باشد.

آموزش دادن به مراجعان در مورد اثرات مضر بی توجهی به تغذیه به آنها کمک می کند تا متوجه شوند که کنترل خشم در کنترل آنها است.

یک گروه از کسانی که به تغذیه خود بی توجهی می کنند افرادی هستند که شکست عشقی خورده اند

آنها معمولا گزارش بی اشتهایی می دهند و غالباً مشکل تحریک پذیری خلق و پرخاشگری را دارند.

این گروه از افراد می بایست زیر نظر روانپزشک باشند و با وجودی که مشکل کم اشتهایی دارند اما بهتر است مواد غذایی مفید را حتی در وعده های کوچک اما مکرر مصرف کنند.

پس در پاسخ به این سوال که آیا پرخاشگری می تواند نشانه افسردگی باشد؟ متوجه شدید که تغییرات قند در بدن تاثیر مهمی بر خلق و خو دارد.

جستجوی تحریک

برخی از افراد افسرده با درگیر شدن در فعالیت های هیجان انگیز، از جمله دعوا، خلق تحریک پذیر را تجربه می کنند. و بعضاً گزارش می دهند که با دعوا، آنها احساسات منفی خود را تخلیه می کنند.

حتی خیانت، قمار و گرایش به مصرف نوشیدنی های الکلی می تواند نشان از افسردگی باشد

بنابراین بالا رفتن سطح پرخاشگری در یک جامعه هم می تواند نشان دهنده افسردگی مردمان آن جامعه باشد.