تاثیر نوروفیدبک بر کارایی شخصی
در این مقاله قصد داریم به تاثیر نوروفیدبک بر کارایی شخصی افراد،
چه آنها که ورزشکارند چه کسانی که برای افزایش مهارتهای شناختی به آن روی می آورند، بپردازیم.
رسیدن به عملکرد بهینه(peak performance) بیش از هر چیز دیگری، افراد با مشاغل خاص حتی ورزشکاران را وادار به تمرین و تلاش نموده و رقابت آنها را بر می انگیزد.
با این افزایش رقابت و تلاش های مختلف، دیگر تنها آموزش و انجام تمرین های ساده برای رسیدن به اوج اجرا کافی نیست
فراهم کردن شرایط و موقعیت های جدید برای دستیابی به این مرحله ضروری است.
در دهه های اخیر روانشناسان با بررسی و کنکاش در موقعیت های روانی و با به کارگیری تکنیکهای آموزشی مختلف توانسته اند
بهبود اجرا را در زمینه های مختلف موسیقی، ورزش و یادگیری تکالیف شناختی مشاهده کنند.
رسیدن به بالاترین سطح عملکرد، در نقطه اوج بودن، غرق شدن در کار و فعالیت، روی غلطک افتادن، همگی این اصطلاحات یک حالت را تعریف می کند.
همان حالت خاصی که طی آن فرد احساس می کند همه چیز بر وفق مراد اوست و هیچ اشتباهی مرتکب نخواهد شد.
لحظاتی چنان درگیر کار و فعالیت خود می شود که به نظر می رسد هیچ موضوع دیگری برای او اهمیت ندارد
و تمرکز او تنها بر کاری که در حال انجامش است، معطوف می باشد.
رسیدن به چنین حالتی آنقدر لذت بخش است که به فرد انگیزه می دهد تا برای تجربه مجدد آن هر کاری انجام دهد.
البته رسیدن به چنین حالتی نیاز به آمادگی ذهنی و هماهنگی با جسم دارد.
زمان واکنش شاخص دقیقی برای سرعت و کارایی تصمیم گیری است
و به مدت زمان سپری شده بین ارائه محرک حسی و پاسخ رفتاری پس از آن گفته می شود.
که البته خستگی ذهنی و فیزیکی، عدم تمرکز کافی، بر زمان واکنش تاثیر می گذارد.
فنون آموزش شناختی
فنون آموزش ذهنی به افراد کمک می کند تا از توانایی ها و استعدادهای خود بیشترین فایده را ببرند.
عملکرد بهینه زمانی حاصل می شود که مغز کار خود را به بهترین و کارآمدترین صورت انجام دهد.
دستیابی به عملکرد بهینه به معنی رسیدن به بیشترین کارایی با صرف کمترین انرژی است.
یکی از روش های جالب و مورد علاقه دانشمندان، نوروفیدبک یا پس خوراند عصبی است.
نوروفیدبک چیست و دقیقا چه کاری انجام می دهد؟
نوروفیدبک، بیوفیدبک امواج عصبی است که فرد بازخوردهایی از سیگنالهای درونداد را دریافت می کند.
این امواج مربوط به فعالیت های عصبی زیر هشیار وی می باشد.
در این روش که تاثیر بر سیستم عصبی فرد گذاشته می شود موجب می شود تا وی با تنظیم فعالیت الکتریکی مغز، وضعیت روانشناختی خود را تغییر دهد.
اثربخشی نوروفیدبک بر اساس یک فرایند یادگیری و شرطی سازی عاملی است.
بنابراین طول دوره درمان معمولا بلند مدت است.
به ویژه که نوروفیدبک با مغز و شرطی سازی و ایجاد تغییر در یادگیری های مغزی سر و کار دارد که این خود طول دوره درمان را طولانی تر می کند.
نوروفیدبک قابلیت بازآموزی فعالیت امواج مغزی برای کسب بهترین عملکرد یادگیری و مهارتی را دارد.
برای مثال، برای آرام سازی ذهن هنگام تیراندازی با کمان می توان از نوروفیدبک کمک گرفت.
همچنین می توان برای بهبود تمرکز و توجه، کارکرد شناختی و کنترل هیجانهای از نوروفیدبک استفاده کرد.
نمایش این امواج روی مانیتور فقط چند هزارم ثانیه پس از تولید آنها به ما این امکان را می دهد که از طریق فرایند شرطی سازی عامل، آنها را تغییر دهیم.
به این ترتیب ما واقعا قادر به بازآموزی مغزمان می شویم.
در ابتدا تغییرات کوتاه مدت هستند اما پس از مدتی دوام بیشتری می یابند
و با استمرار نوروفیدبک، تمرین و مدیریت، این آموزش در اکثر افراد اتفاق افتاده و تداوم می یابد.