وسواس از نوع ROCD
این هم شکلی از اون وسواسهاست! وسواس از نوع ROCD توجهی بیش از حد حول محور مواردی مثل اینهاست: جذاب بودن پارتنر، کیس خوبی بودن یا نبودن، خوشبخت شدن یا نشدن
(RELATION OBSESSIVE COMPULSIVE DISORDER)
در حالی که ما OCD را شکلی از وسواس می دانیم که ما را به یاد چک کردنهای چندباره دستگیره در و تمیزی و شستن و آبکشی می اندازد، ROCD شکلی از وسواس است که با شک و تردیدهای فرد مبتلا در مورد رابطه عاطفی همراه است.
یعنی وسواس در مورد روابط عاطفی
فرد مبتلا به وسواس از نوع ROCD چه فکرهایی دارد؟
فرد مبتلا به وسواس از نوع ROCD چنین افکاری دارد:
وسواس در مورد اینکه نکنه رابطه خوب نباشد
اینکه آیا داشتن احساسات مثبت در مورد پارتنر درسته یا نه
آیا به اندازه کافی جذابه یا نه؟
اگه جذابیتشو از دست بده چی؟
اگه بعد مدتی به یکی دیگه جذب بشم، چی؟
یا اگه بعداً گذشته جنسی پارتنرم برام مهم بشه چی؟
نکنه بعد از ازدواح روابطم با اطرافیان قطع بشه
نکنه بعداً از انتخابم پشیمون بشم
کسی که مبتلا به ROCD هست ترس و عدم اطمینان مداوم را در رابطه تجربه می کند.
شاید در سایر موضوعهای مربوط به زندگی خودش و خارج از رابطه متوجه مشکلی در زمینه وسواس نباشد
و حتی برای به دست آوردن آرامش خود از رابطه بیرون بیاید و آرامش را هم تجربه کند و نفس راحتی بکشد.
چنین فردی ممکن است تا زمانی که رابطه ای دوباره برقرار نشود، متوجه نشانه های وسواسش نباشد. اما همین که کیس جدیدی برای او مطرح می شود نشانه های وسواس دوباره آشکار شود.
یکی از ویژگیهای این افراد وسواس در مورد چیزهایی است که قابل اندازه گیری نیستند.
مثل اینکه آیا عشقی که الان تجربه می کنم سه ماه دیگه هم همین اندازه هست؟ از کجا بدونم که بعد از ازدواج همین مقدار احساس خوشبختی می کنم؟
یعنی در واقع ذهن یک فرد مبتلا به ROCD به عدم قطعیت حساس است و مضطرب می شود.
مبتلایان به ROCD به چه نکاتی باید توجه کنند؟
افراد مبتلا به وسواس از نوع ROCD باید بدانند که مشکل از رابطه نیست اما این افکار مزاحم آنهاست که تصویر ترسناکی از رابطه و آینده ی رابطه می دهد.
شاید تا همبن جا فرد مبتلا، کمی به آرامش برسد اگر بتواند “رابطه” را از “افکار خودش در مورد رابطه” تفکیک کند.
دوم اینکه باید امیدوارم باشیم که فرد مبتلا به وسواس از نوع روابط عاطفی دقیقه نــود به مرکز مشاوره و روانشناسی مراجعه نکرده باشد!
یعنی همین چند روز آینده مراسم عقد و ازدواجش باشد
و بلکه برعکس، زمان کافی برای پیگیری درمان مشکلش داشته باشد.
نکته سوم اینکه رواندرمانی می تواند مشکل این افراد را حل کند.
اما به شرطی که زمان برای رواندرمانی و فرصت تصمیم گیری فراهم باشد.
نکته چهارم کسانی که به دلیل اضطرابهای زیاد و افکار وسواسی که برایشان کلافه کننده هست و گاه تصمیم می گیرند یکباره همه چیز را تمام کنند توصیه می شود به جای بهم زدن عقد و ازدواجشان، این تصمیم را کمی به عقب بیندازند و زیر نظر روانشناس و حتی روانپزشک قرار بگیرند.
نکته پنجم شناخت درمانی است که می تواند به این افراد کمک کند تا آنها مرتب با روانشناس در مورد افکاری که دارند بحث کنند.