1 ضرر خودآگاهی
ما هم مثل دیگر موسسات و مراکز مشاوره اقدام به برگزاری کلاسهای خودآگاهی و خودشناسی می کنیم اما، در این مطلب به 1 ضرر خودآگاهی می پردازیم.
آیا خودآگاهی میتواند شما را مضطرب کند؟
در چند سال گذشته، افراد زیادی شروع به ترویج این ایده کردهاند که خودآگاهی کلید خوشبختی است.
و اگرچه درست است که خودآگاهی میتواند مزایای بسیاری داشته باشد، اما خطراتی نیز با آن همراه است، مانند اضطراب بیشتر.
یادگیری خودآگاهی یک مسیر ناهموار است.
همه مدام فریاد میزنند: “فقط مراقب باش! به درونت نگاه کن!” اما به این آسانی نیست.
و گاهی اوقات، هر چه بیشتر تلاش کنید، میتواند مضرتر شود.
در برههای از زمان، افرادی که در مسیر خودآگاهی هستند، ممکن است با برخی مشکلات روبرو شوند.
و یکی از بدترین موانع، اضطرابی است که در صورت زیادهروی در خودآگاهی ممکن است از آن رنج ببرید.
خودآگاهی چیست؟
برخی میگویند که خودآگاهی توانایی نظارت و درک دنیای درونی شماست.
برخی دیگر فکر میکنند که شبیه حالت هوشیار در برابر ناخودآگاه است.
در برخی موارد، به عنوان تفاوت بین نحوهی دیدن خودتان در مقابل نحوهی دیدن دیگران از شما توصیف میشود.
به طور کلی، مردم آن را به عنوان توانایی درک اینکه چه کسی هستید از طریق دروننگری تعریف میکنند.
آگاهی، به معنای توجه به چیزهایی در جهان است.
اما خودآگاهی به توجه در مورد چیزهایی کی پردازد که در مورد خودتان است.
درک احساسات، افکار، نقاط قوت و نقصهایتان.
همانطور که چیزی را در مورد دیگران میبینید، وقتی خودآگاه هستید، چیزهایی را در مورد خودتان «میبینید».
و همه اینها ممکن است مهم به نظر برسند.
چرا نمیخواهید دروننگری کنید؟
چرا نمیخواهید با احساساتتان هماهنگ باشید؟
و اگرچه درک خودتان ضروری است، اما گیر کردن در افکارتان در تمام طول روز میتواند مضر باشد.
افراد میتوانند مستعد بیش از حد فکر کردن و منفی بودن باشند، بنابراین یادگیری خودآگاهی میتواند به سرعت به شکست منجر شود.
چگونه خودآگاهی افراد را مضطربتر میکند در ادامه می خوانید که چگونه خودآگاهی میتواند باعث بیش از حد فکر کردن و اضطراب شود.
باعث میشود بیش از حد انتقاد کنید
در ادامه مطلب 1 ضرر خودآگاهی ، بد نیست بدانید بخش بزرگی از فرهنگ خودآگاهی، تمرکز بر بهتر کردن خودتان است.
خودآگاه بودن به این معنی است که همیشه باید نقصهای خود را شناسایی کرده و آنها را برطرف کنید.
همیشه رشد کنید، هرگز به آنچه هستید بسنده نکنید.
همیشه میتوانید به نسخه بهتری از خودتان تبدیل شوید.
و این چیزی است که اگر این روش خودیاری را دنبال کنید، یاد میگیرید.
اما این طرز فکر میتواند به سرعت سمی شود.
افراد مستعد بیش از حد فکر کردن و سخت گرفتن به خود هستند.
ممکن است مرتباً افکار منفی در مورد اینکه چه کسی هستید، داشته باشید. در حالی که مقداری انتقاد از خود معمول است، تجربه مداوم آن بسیار مضر است.
وقتی خود را مجبور به دروننگری و برجسته کردن تمام نقصهای خود میکنید، ممکن است در معرض خطر گیر افتادن در آن مسائل قرار بگیرید.
در حالی که خوب است نقاط ضعف خود را برطرف کنید، وسواس بیش از حد در مورد آنها خوب نیست.
علاوه بر این، افراد ممکن است هنگام رشد با مشکل مواجه شوند. گاهی اوقات، سعی میکنید چیزی را تغییر دهید، اما شکست خواهید خورد.
اما اگر تنها هدف شما در زندگی رشد شخصی باشد، هر شکستی ممکن است مانند تخته سنگی به شما برخورد کند.
این شکل از خودآگاهی باعث میشود احساس ناتوانی و بیارزشی کنید.
وقتی بیش از حد انتقاد میکنید، انتظارات غیرمنطقی خواهید داشت.
هر نقص جزئی را اغراق میکنید و بیش از حد خودتان را قضاوت میکنید.
خطر زیادی وجود دارد که هنگام توصیف خودتان از کلمات تحقیرآمیز استفاده کنید.
افراد در این شرایط مستعد این هستند که خود را احمق و ناتوان بنامند و ممکن است شروع به دیدن خود به بدترین شکل ممکن کنند.
نقصهای آنها به جای اینکه بخشهایی باشند که بتوانند بپذیرند و به آنها خوشبین باشند، به هویت آنها تبدیل میشوند.
وقتی تصویر شما از خودتان تغییر میکند و فقط خودتان را در یک تصویر بد میبینید، مستعد استرس می شوید.
اگر میخواهید از این احساس اجتناب کنید، سعی کنید درک کنید که خودانتقادی همیشه مفید نیست.
اگر احساس میکنید تنها چیزی که میتوانید به آن فکر کنید این است که چقدر نقص دارید و چقدر میتوانید تغییر کنید، یک قدم به عقب بردارید. سعی کنید از درگیر شدن با این ایدهها دست بردارید و سعی کنید یاد بگیرید که خودتان را بپذیرید.
پذیرفتن اینکه چه کسی هستید و درک اینکه ممکن است برای خودآگاهی نیازی به تغییر نباشد.
میتواند منجر به احساس مسخ شخصیت شود
در انتهای بحث 1 ضرر خودآگاهی به موضوع مسخ شخصیت می پردازیم که به احساس جدا شدن از بدن و افکار خود اشاره دارد.
به جای کنترل اعمال خود، ممکن است احساس کنید که میخواهید خودتان را از منظر بیرونی تماشا کنید.
درک شما از خودتان تحریف میشود و احساس میکنید که در مورد احساسات و نحوه عملکرد خود هیچ حرفی برای گفتن ندارید.
در حالی که اختلال مسخ شخصیت که از وقایع آسیبزا ناشی میشود و بسیار بدتر از چیزی است که در اینجا مورد بحث قرار گرفته است، در مواردی که خودآگاهی بیش از حد دارید، ممکن است دورههایی از قطع ارتباط را احساس کنید.
برای مدت کوتاهی احساس مسخ شخصیت خواهید کرد، اما در معرض خطر ابتلا به این اختلال نخواهید بود.
اما در مواردی که بیش از حد خودآگاه هستید، مغز شما ممکن است به مکانیسمهای دفاعی نیاز داشته باشد تا از مواجهه با خودآگاهی و انتقاد از خود جلوگیری کند.
اگرچه این یک اثر نادر از خودآگاهی بیش از حد است، اما هنوز هم ممکن است.
اگر میخواهید از این امر جلوگیری کنید، مطمئن شوید که به نشانههایی که مغزتان به شما میدهد گوش میدهید.
به آن استراحتی که نیاز دارد بدهید و تا حد امکان از دروننگری بیش از حد دوری کنید.
در حالی که اذعان به نقاط قوت و ضعف خود خوب است، تلاش برای زندگی در ذهن خوب نیست.
به یاد داشته باشید که همیشه حضور داشته باشید و در دنیای بیرون زندگی کنید، نه اینکه تسلیم افکار خود شوید. تا از 1 ضرر خودآگاهی جلوگیری کنید.