چرا همسران مشاجره می کنند؟
اینکه چرا همسران مشاجره می کنند؟ دلایل مختلفی دارد. اما در این مطلب فقط قصد داریم به یک موضوع بپردازیم.
و آن حوادثی است که در زندگی همه ما پیش می آید و موقتا احساس می کنیم کنترلی روی بخشهای زندگی مان نداریم.
دقت کردید، گاهی یه دوره هایی وجود دارد که انگار این طور به نظر مان می رسد که همه اتفاقهای بد برای ما می افتد.
بعضی سالها برایمان شوم است.
فقط می گوییم زودتر تمام شود بس که اتفاقهای بد افتاد.
هر چه باشد انگار فشارها در دوره ای چنان زیاد می شود که تاب و توان ما را می گیرد.
در همین زمان با همسرمان مشاجره هم می کنیم.
مشاجره هایی که تمامی ندارد. گویی هیچ کس ما را نمی فهمد.
زوج درمانی از کجا آغاز می شود؟
گاهی در چنین صحنه هایی کار کردن ما مشاوران روی موضوع مشاجره کاری بی فایده می شود.
چون زمانی که ما تحت استرسورهای زیادی قرار می گیریم تمام انرژی مان صرف استرس و مقابله با تنشهای پیش آمده می شود.
و چیزی برای مواجهه با مشاجره و تلاش برای بهبود رابطه باقی نمی ماند
به لحاظ علمی حتی ترکیبات شیمیایی مثل دوپامین و سروتونین به هرز می رود
و از سوی دیگر در نتیجه ی همه ی این فشارها، تفکری بدبینانه و از کاه کوه ساختن در ذهن ما جای می گیرد.
لذا در مورد هر حادثه ای، آخرین شکل وحشتناک آن را می بینیم و متصور می شویم.
احتمالا تا اینجای کار با تشخیص اختلالات خُـلقی مواجه هستیم مثل افسردگی یا اضطراب؛
پس علت اینکه چرا همسران مشاجره می کنند؟ مشکلات خُـلقی است.
با نشانه هایی مثل از خواب پریدن، به خواب نرفتن، گریه، دلشوره، تعریق، تپش قلب، پرخاشگری، آستانه تحمل پایین نسبت به گذشته و بسیاری نشانه های دیگر که اغلب اوقات برای تان تکرار می شود.
در چنین شرایطی اولویت با حل مشاجره نیست. بلکه باید روی کنترل استرس و تشخیص افسردگی و اضطراب کار کرد.
از طرفی واکنش مرد و زن نسبت به مشکلات خُـلقی یکسان نیست.
عموما مردها یا در خود فرو می روند یا پرخاشگری می کنند
و متوجه نیستند که این درخودفرورفتگی یا پرخاشگری نشانه ای از افسردگی است.
این افسردگی تا فرایند درمانش آغاز نشود، چیزی درست نمی شود.
چون تا خلق بهبود نیابد، انتظار نمی رود همسران بتوانند قربان صدقه ی همدیگر بروند. پس همچنان آستانه تحمل پایین خواهد بود.