درمان غیر دارویی اضطراب و افسردگی
درمان غیر دارویی اضطراب و افسردگی مبتنی بر رواندرمانی است که معمولا درمان بر اساس تلفیقی از روشهای رفتاری-هیجانی و شناختی است.
اگر می خواهید دارو مصرف نکنید و اگر نشانه های بالینی آنقدر آزاردهنده نیست که آرام و قرار را از شما نگرفته، راهی نیست جز انجام اصول درمانهای مبتی بر
- شناخت درمانی
- تغییرات رفتاری سبک زندگی
- و تغییرات هیجانی
اگر به کتابهای درمان اضطراب و افسردگی نگاهی انداخته باشید، دیده اید که غالبا روشهای درمان مبتنی بر نگرشها و افکار و حتی با استفاده از نوشتن است.
شاید در ابتدا از این شیوه ای که مبتنی بر نوشتن باشد خسته شوید
اما این روش هم اصل خاص خود را دارد.
فراموش نکنید که ذهن شما در حالت اضطرابی، دچار پریشانی هیجانی است.
و این باعث می شود ذهنتان انباشته از هیجانها و ناآرامی ها باشد.
در چنین حالتی اگر ننویسید، همه چیز در ذهنتان پراکنده و ناموزون است.
درمان مشکلات هیجانی نیاز به روشی دارد که به مغز و ذهن نظم دهد.
و نوشتن همین کار را می کند؛ زیرا ذهن را متمرکز می کند.
تحلیل سود و زیان، نوشتن پیامدهای تصمیمها، نوشتن شواهدی که نشان می دهد احتمال وقوع یک رفتار چقدر پایین است، در حالی که شما به آن واقعیت داده اید؛
همگی کمک می کند تا ذهن منسجم و آرامی داشته باشید.
البته فقط به نوشتن نباید اکتفا کرد.
باید مرور کرد، آنقدر که ملکه ذهنتان شود. آنقدر که بخش منطقی مغزتان فعال شود.
به دنبال چنین کاری، شک نکنید هیجانهای منفی به مرور مهار می شود.
تغییرات رفتاری سبک زندگی
در کنار شناخت درمانی حتما نیاز دارید تغییراتی در سبک زندگی فردی و اجتماعی خود ایجاد کنید.
معمولا افرادی که به هر علت درگیر مشکلات خلقی شده اند کسانی هستند که از روزمرگیِ زندگی خود رنج می برند.
پس باید خانه تکانی مهمی انجام دهید.
گاهی مراجعان می گویند حوصله حرکت و تغییرات نداریم؛
پاسخ این است که از گامهای کوچک استفاده کنید.
آنقدر کوچک که برایتان ناچیز شمرده شود؛
یا بگویید این که کاری ندارد بیشتر از این را می توانم انجام دهم؛ اما با حرکتهای کوچک شروع کنید.
بنابراین نیاز نیست حتما باشگاه بروید، با تمرینهای رقص و نرمش چند دقیقه ای شروع کنید.
کم کم وابسته می شوید و خودتان مدت زمان تمرین را بیشتر می کنید.
بهداشت خواب
اغلب کسانی که از مشکلات خلقی رنج می برند، خواب نامناسب دارند.
قبل از اینکه ادامه دهم، لازم به ذکر است که تا اینجای بحث متوجه شدید که غالبا الگوهای تکراری زندگی ما را فرسوده، مضطرب یا افسرده می کند!
خواب هم یکی از اینهاست.
معمولا به ما گزارش می دهند به دنبال تجربه مشکلات هیجانی، یکی از اتفاقات زیر می افتد:
- از خواب پریدن
- به خواب نرفتن اوایل شب
- به خواب نرفتن پس از پریدن از خواب
- کابوس
- خواب سبک
- علایم خستگی صبحگاهی
- از خواب پریدن شبانه به خصوص با احساس یا خواب دیدن سقوط از بلندی
این مورد آخر بسیار بد است و نشان می دهد عصبی هستیم و مشکلات وارد مرحله جدی شده است.
و اگر تکرار داشته باشد اولویت با دارو درمانی است.
با این حال برخی مراجعان گزارش می دهند، می توانم بدون دارو تا مدتی دیگر تحمل کنم و جلسه های مشاوره را ادامه دهم.
در چنین شرایطی که معتقدم اطلاعات معتبر نزد مراجع می باشد و خود بهتر حال خود را می تواند گزارش کند، ارزش دارد در صورت تمایل شخصی به پیگیری درمان، مدتی صبر کرد تا ببینیم نتیجه درمانهای غیر دارویی چه می شود.
در هر صورت برای رعایت بحث بهداشت خواب حتما از متخصص خود استفاده کنید چون تا الگوی خواب اصلاح نشود، مشکلات به قوت خود باقی می ماند.
